امروز،
"من پیش از تو" یک درام عشقی است دربارۀ مردی عاشق هیجان و زندگی، که در پی یک تصادف رانندگی تمام بدنش فلج می شود و ناچار است تا پایان عمر روی صندلی چرخدار بماند. دختر پرستاری که برای مراقبت از او وارد خانه می شود بطور اتفاقی می فهمد که او قصد دارد از طریق مرکزی در سوئیس، به طور قانونی دست به خودکشی بزند و در واقع برای شش ماه بعد وقت گرفته... دختر تمام سعی اش را می کند تا در این مدت او را دوباره به زندگی امیدوار کند...
این کتاب را جوجو مویس، نویسندۀ انگلیسی، در سال 2012 نوشته و در 480 صفحه توسط مریم مفتاحی به فارسی ترجمه شده است.
داستان، داستان تلخی است و نویسنده به خوبی رنجی را که چنین فردی متحمل می شود به خواننده منتقل می کند، تا جایی که به او در تصمیمی که گرفته حق می دهیم... اما آیا واقعاً خودکشی بهترین راه حل است؟ آیا به هیچ شکلی می توان در چنین شخصی انگیزۀ زندگی ایجاد کرد؟ آیا عشق می تواند بر چنین تصمیمی پیروز شود؟
"من پیش از تو" کتابی است که بیشتر آن را با چشمانی اشک آلود می خوانیم، اما نویسنده برای کاستن از تلخی داستان، رگه هایی از طنز را هم وارد قصه کرده که بسیار به جا و دلنشین است.
این کتاب را جوجو مویس، نویسندۀ انگلیسی، در سال 2012 نوشته و در 480 صفحه توسط مریم مفتاحی به فارسی ترجمه شده است.
داستان، داستان تلخی است و نویسنده به خوبی رنجی را که چنین فردی متحمل می شود به خواننده منتقل می کند، تا جایی که به او در تصمیمی که گرفته حق می دهیم... اما آیا واقعاً خودکشی بهترین راه حل است؟ آیا به هیچ شکلی می توان در چنین شخصی انگیزۀ زندگی ایجاد کرد؟ آیا عشق می تواند بر چنین تصمیمی پیروز شود؟
"من پیش از تو" کتابی است که بیشتر آن را با چشمانی اشک آلود می خوانیم، اما نویسنده برای کاستن از تلخی داستان، رگه هایی از طنز را هم وارد قصه کرده که بسیار به جا و دلنشین است.