تالار گفتمان اسکریپت دات کام

نسخه‌ی کامل: اصطلاحات کاربردی موسیقی
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
دراین مقاله قصد داریم تا شما را با چند اصطلاح موسیقی در سطوح یک و دو ABRSMانگلستان به همراه معنی آنها به زبان های انگلیسی و فارسی آشنا کنیم:




تلفظ
معنی به فارسی
معنی انگلیسی
به زبان اصلی
اَتچِله راندوُ
تند تر کردن حرکت
gradually getting quicker
Accelerando
آداجیُیو
بدون عجله
slow
Adagio
آلِگرِتو
نه خیلی سنگین و نه خیلی فِرز و سرزنده
fairly quick (but not as quick as allegro)
Allegretto
آلِگرو
تند، شاد و جاندار
quick (literally cheerful)
Allegro
آندانتِه
سرعت راه رفتن معمولی
at a medium (walking) speed
Andante
کانتابی لِه
خواندن با ذوق به مفهوم موسیقایی/سرشار از احساس و بیان
In a singing style
cantabile
کِرشِندو
افزوده شدن تدریجی حجم صدا
gradually getting louder
Crescendo (or cresc.)
دا کاپُو
تکرار از سر قطعه
repeat from the beginning
da capo (or D.C.)
دال سینو
تکرار از علامت سینو
repeat from the sign
dal sengo (or D.S.)
دِکِرشِندو
کاسته شدن تدریجی حجم صدا
gradually getting quieter
Decrescendo (or decresc.)
دی می نُواِندُو
از سونوریته (پرآهنگی) قوی به ضعیف رفتن/با ضعیف کردن حجم صوت اشتباه گرفته نشود
gradually getting quieter
Diminuendo (or dim.)
فی نِه
پایان بخش یک قطعه موسیقی
the end
fine
فُورتِه
قوی/سونوریته درخشان
loud
f (forte)
فُورتیس سیمو
خیلی قوی/سونوریته خیلی قوی
very loud
ff (fortissimo)
لِه گاتولینک قابل نمایش نیست . لطفا ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید
اجرایی پیوسته/یک نفس در سازهای بادی/در یک آرشه در سازهای آرشه ای
smoothly
legato
لِه نتُو
به آهستگی/سنگین
slow
lento
مِه دزُو
نیمه
half
mezzo
مِه دزو فُورتِه
نیمه قوی/درخشندگی کمتر از قوی
moderately loud (literally half loud)
mf (mezzo forte)
مِه دزُو پیانُو
نیمه ملایم/صدایی ما بین mf وpiano
moderately quit ( literally half quiet)
mp (mezzo piano)
مُودِه راتُو
ملایم/اجرای آن بسته به اجرا کننده و شخصیت و سبک قطعه است
moderately (allegro moderato: moderately quick)
moderato
پیانو
آرام و با صدایی کم
quiet
P (piano)
پیانیس سیمو
بسیار ضعیف
very quiet
pp (= pianissimo)
پُکوُ
کم،اندک
a little
poco
راله نتاندو
کند کردن سرعت
gradually getting slower
rallentando (or rall.)
ری تار داندوُ
به تعویق انداختن
gradually getting slower
ritardando (or ritard.or rit.)
ری تِه نو تو
کند کردن ناگهانی سرعت
held back
ritenuto (or riten. or rit.)
اِستاک کاتو
جدا جدا، ناپیوسته/این ناپیوستگی بسته به سرعت قطعه تغییر میکند
detached
Staccato (or stacc.)
ته مپو
سرعت ضربها در میزان
Speed, time (a tempo: in time)
tempo.
منبع:لینک قابل نمایش نیست . لطفا ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید