اخطارهای زیر رخ داد: | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
Warning [2] preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead - Line: 272 - File: inc/plugins/imeiJalaliDate.php PHP 7.3.33 (Linux)
|
کتاب "بامداد خمار" اثر فتانه حاج سید جوادی - نسخهی قابل چاپ +- تالار گفتمان اسکریپت دات کام (https://forum.xn--mgbguh09aqiwi.com) +-- انجمن: عمومی (https://forum.xn--mgbguh09aqiwi.com/Forum-%D8%B9%D9%85%D9%88%D9%85%DB%8C) +--- انجمن: معرفی کتاب (https://forum.xn--mgbguh09aqiwi.com/Forum-%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%DB%8C-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) +--- موضوع: کتاب "بامداد خمار" اثر فتانه حاج سید جوادی (/Thread-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%A8%D8%A7%D9%85%D8%AF%D8%A7%D8%AF-%D8%AE%D9%85%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D8%AB%D8%B1-%D9%81%D8%AA%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%AD%D8%A7%D8%AC-%D8%B3%DB%8C%D8%AF-%D8%AC%D9%88%D8%A7%D8%AF%DB%8C) |
کتاب "بامداد خمار" اثر فتانه حاج سید جوادی - Sanji - 1394/03/30 بامداد خمار
نویسنده: فتانه حاج سید جوادی داستان در مورد دختری هستش که پدرش خیلی پولداره و در زمان قاجار زندگی می کردند که دختر عاشق پسر نجارشون میشه و با مخالفت سر سخت خونواده ش روبه رو میشه و…… قسمتی از متن رمان: مگر از روی نعش من رد بشوی. -این طور حرف نزنید مامان، خیلی سبک است. از شما بعید است. شما که می دانید من تصمیم خودم را گرفته ام و زن او می شوم. -پدرت ناراضی است سودابه. خیلی از دستت ناراحت است. -آخر چرا؟ من که نمی فهمم. خیلی عجیب است ها! یک دختر تحصیلکرده به سن و سال من هنوز نمی تواند برای زندگی خودش تصمیم بگیرد؟ نباید خودش مرد زندگی خمدش را انتخاب کند؟ -چرا، می تواند. یک دختر تحصیلکرده امروزی می تواند خودش انتخاب کند. باید خودش انتخاب کند. ولی نباید با پسری ازدواج کند که خیلی راحت دانشکده را ول می کند و می رود دنبال کار پدرش. نباید زن پسر مردی شود که با این ثروت و امکاناتی که دارد، که می تواند پسرش را به بهترین دانشگاه ها بفرستد، به او می گوید بیا با خودم کار کن، پول توی گچ و سیمان است. نباید زن مردی بشود که پدرش اسم خودش را هم بلد نیست امضاء کند. سودابه، در زندگی فقط چشم و ابرو که شرط نیست. پدر تو شبها تا یکی دو ساعت مطالعه نکند خوابش نمی برد. تو چه طور می توانی با این خانواده زندگی کنی؟ با پسری که تنها هنر مادرش این است که غیبت این و آن را بکند. بزرگترین لذت و سرگرمیش در زندگی سرک کشیدن و فضولی کردن درامور خصوصی دیگران است. تو نمی توانی با این ها کنار بیایی. تو مثل این پسر بار نیامده ای. تو…. RE: کتاب "بامداد خمار" اثر فتانه حاج سید جوادی - Sanji - 1394/03/30 رمان های عاشقانه ی ایرانی برای وقت گذرانی زیاد خواندم(حیف وقت!)اما بامداد خمار تنها رمانی که بود که واقعا تحسینش می کنم و اگر می شد بیشتر از پنج ستاره داد،بیشتر می دادم! فوق العاده بود.فضایی که برای آن زمان توصیف شده بود دقیقا خواننده را به همان حال و هوا فرو می برد،نثر قوی بود و مشخص بود نویسنده برای نوشتنش الکی دست به قلم نشده و وقت گذاشته.نشان می داد که عشق برای یک زندگی کافی نیست و سرگذشت محبوبه واقعا عبرت انگیز بود و هردختری که "خیال"می کند با عشق خوشبخت می شود باید از محبوبه عبرت بگیرد |