امروز،
كوري "داستان يك كوري دسته جمعي است/
يك اپيدمي كه در طي ان تمام مردم يك كشور بينايي خودشان را از دست ميدهند.
شخصيت ها اسم ندارند زمان و مكان مشخص نيست
نوشتن در چنين فضايي براي نويسنده بي نهايت سخت و دشوار است ،بايد اهل نوشتن باشي كه بفهمي چه رنجي بايد كشيد براي خلق يك شاهكار.
كساني كه با وجود نور دچار گمراهي شده اند كورهايي كه از نيروهاي دروني خويش غافل هستند
در برابر زورگويي ها مطيع اند اهل هيچ نظم و قانوني نيستند حتي سر كوچكترين و بي ارزش ترين چيزها ،ارزش هاي انساني را زير پا ميگذارند فقط به حكم اينكه چشمي ندارند كه همديگر راببينند!!
قهرمان ِ كتاب زني ست كه تنها بيناي ِ داستان هست و دوستانش را نجات مي دهد .
كوري را بخوانيدش.
يك اپيدمي كه در طي ان تمام مردم يك كشور بينايي خودشان را از دست ميدهند.
شخصيت ها اسم ندارند زمان و مكان مشخص نيست
نوشتن در چنين فضايي براي نويسنده بي نهايت سخت و دشوار است ،بايد اهل نوشتن باشي كه بفهمي چه رنجي بايد كشيد براي خلق يك شاهكار.
كساني كه با وجود نور دچار گمراهي شده اند كورهايي كه از نيروهاي دروني خويش غافل هستند
در برابر زورگويي ها مطيع اند اهل هيچ نظم و قانوني نيستند حتي سر كوچكترين و بي ارزش ترين چيزها ،ارزش هاي انساني را زير پا ميگذارند فقط به حكم اينكه چشمي ندارند كه همديگر راببينند!!
قهرمان ِ كتاب زني ست كه تنها بيناي ِ داستان هست و دوستانش را نجات مي دهد .
كوري را بخوانيدش.