امروز،
خيلي فكر كردم كه چه جوري مي شه اين كتاب رو معرفي كرد، و در آخر، به اين نتيجه رسيدم كه هيچ چيزِ اضافه اي نگم و بذارم جمله هاي خودِِ كتاب، معرفي كننده اش باشن، و خوب اين هم زياد آسون نبود، از بس كه جمله هاي خوبي داشت و از بس كه من اين كتاب رو دوست دارم؛ امّا چون مجبور به انتخاب بودم، اين جمله ها رو ميارم كه نمونه ي خرواري باشه از پيمونه ي سنگينِ رومن گاري:
ديوار زبان وقتي كشيده مي شود كه دو نفر به يك زبان حرف ميزنند، آن وقت ديگر مطلقاً نمي توانند حرفِ هم را بفهمند!
- حماقت بزرگترين نيروي روحانيِ تمامِ تاريخِ بشر است! بايد در برابرِ آن سرِ تعظيم فرود آورد، چون همه جور معجزه اي از آن ساخته است!
- من از مُردن خوشم نمياد، يك طرف زندگي است و جمعيت و كثافت كاري هاي جمعيت، اون طرف هم مرگ. بديش اين است كه همه حق دارن بميرن و به حقشون هم مي رسن!
- زندگي برام مهم نيست. جداً مهم نيست. ولي دوست دارم بدونم كجا مي رم. امّا هنوز كسي از مردن چيزي نمي دونه... اينه كه بهتره صبر كنم!
- كلمه ها، تله هاي عجيبي هستند. آدم خودش حرف مي زنه امّا كلمه ها مالِ يكي ديگه اس!
- اين ننگ نيست كه آدم مجبور باشه براي سير كردنِ شكمش كار كنه؟ جداً جنايته. همين طور شد كه عاقبت اين دنيا اين جوري از كار در اومد، بي شرفها!
ديوار زبان وقتي كشيده مي شود كه دو نفر به يك زبان حرف ميزنند، آن وقت ديگر مطلقاً نمي توانند حرفِ هم را بفهمند!
- حماقت بزرگترين نيروي روحانيِ تمامِ تاريخِ بشر است! بايد در برابرِ آن سرِ تعظيم فرود آورد، چون همه جور معجزه اي از آن ساخته است!
- من از مُردن خوشم نمياد، يك طرف زندگي است و جمعيت و كثافت كاري هاي جمعيت، اون طرف هم مرگ. بديش اين است كه همه حق دارن بميرن و به حقشون هم مي رسن!
- زندگي برام مهم نيست. جداً مهم نيست. ولي دوست دارم بدونم كجا مي رم. امّا هنوز كسي از مردن چيزي نمي دونه... اينه كه بهتره صبر كنم!
- كلمه ها، تله هاي عجيبي هستند. آدم خودش حرف مي زنه امّا كلمه ها مالِ يكي ديگه اس!
- اين ننگ نيست كه آدم مجبور باشه براي سير كردنِ شكمش كار كنه؟ جداً جنايته. همين طور شد كه عاقبت اين دنيا اين جوري از كار در اومد، بي شرفها!